توانشهای ترجمهای: توانش زبانی-بخش اول
سلسله مباحث توانش ترجمهای
(Transnational Competences)
توانش زبانی
بخش اول
توانش ترجمهای و یا همان لغت فرنگیاش Transnational competence در علم مطالعات ترجمه توسط محققین گوناگون به اشکال گوناگونی تعریف شده و شامل بخشهای متعددی است. توانشها مجموعه مهارتهایی هستند که مترجم باید به آنها تسط داشته باشد.
یکی از مهمترین مهارتهایی که لازم است هر مترجم حرفهای به آن مسط باشد، مهارت فوقالعاده بالا در زبان هدفی است که به آن ترجمه میکند. در فضای ایران، معمولاً ترجمههای ادبی را از انگلیسی به فارسی انجام میدهیم، ولی به واقع چه میزان ادبیات فارسی میخوانیم و میدانیم. لذا، علیرغم باور عامه که گفته میشود با دانستن یک زبان خارجی مبدل به مترجم میشوید، مطمئن باشید که هرگز چنین نمیشوید. زبان خارجی لازم است، ولی به هیچ عنوان کافی نیست. مترجم موفق انگلیسی به فارسی کسی است که اگر، برای مثال، هفتاد در صد تسلط انگلیسی دارد، حدود صد در صد بر زبان فارسی تسلط داشته باشد تا بتواند مفاهیم رمزگشایی شده (decoded) را از زبان مبدأ را به زبان مقصد برگرداند که اگر شما یک بار هم ترجمه کرده باشید قطعاً کلافکی و خستهکنندگی این فرایند را تجربه کردهاید.
البته ذکر این نکته لازم است که بدانیم هر چهقدر در هر زبانی پیشرفت کنیم، باز هم ممکن است در مواردی احساس ضعف و کمبود کنیم. علت آن گستردگی و مشاع بودن زبان و تغییر و تحول و بهروز شدن هر روزه علوم و وارد شدن واژهها و سبکهای جدید است که تسلط به زبان، ولو زبان مادری را، بسیار دشوار و حتا ناممکن مینماید.
اما چاره جبران ضعف در زبان چیست؟ افزایش دایره واژگان، تقویت گرامر، بهبود سبک نوشتاری و …؟ چگونه میتوان ضعف در زبان را جبران کنیم و اصلاً چگونه مهارت فارسی را به حد اعلا برسانیم. پاسخ این سوال در «تقویت توانشهای زبانی و ترجمهای» است.
بسیاری از مترجمان مبتدی تصور میکنند مترجمی موفق و حرفهای چندین زبان میداند، در حالی که نیوبرت (Neubert, 2000) معتقد است که یک مترجم حرفهای دانش (حدوداً) تمام و کمالی در ارتباط با ظرافتهای دستوری و واژگانی زبانهای مبدأ و مقصد دارد که جزء عناصر و موارد اولیه توانش ترجمه محسوب میشود.
نیوبرت (۲۰۰۰) در مقالهی خود با عنوان «توانش در زبان، در زبانها و در ترجمه» (Competence in language, in languages, and in translation) پنج توانش را به عنوان مهارتهای لازم در ترجمه نام میبرد: ۱) توانش زبانی، ۲) توانش متنی، ۳) توانش موضوع تحت ترجمه، ۴) توانش فرهنگی و نهایتاً ۵) توانش انتقال.
نیوبرت توانش زبانی را دانش نظامهای دستوری (گرامر)، گنجیههای واژگانی و نحوی میداند. به عبارت دیگر یعنی دانشی از گنجیههای زبانی برای اهداف مختلف؛ یعنی آگاهی و تسلط بر واژگان، اصطلاحات و حتا ساختارهای نحوی و دستوری در بافتها (context) و متون مختلف. برای مثال، واژه و دستور متون ادبی و حقوقی قطعاً یکسان نیستند. به دو پاراگراف زیر توجه کنید.
The aforesaid Appointed has the above-mentioned authority in the scope of the current power of attorney, on the behalf of the Grantor who has the right of appointing a third party, which may happen repeatedly. This agency is valid within the purport of ‘agency’ only
وکیل مرقوم در محدوده مورد وکالت از طرف موکل و با حق توکیل غیر ولو کراراً و مع الواسطه جزناً و کلاً دارای اختیارات فوقالذکر میباشد. مفاد این ورقه فقط در نفس وکالت موثر است.
«متن یک وکالتنامه؛ ترجمه از خودم»
He spat into the stove and watched as each blob formed a brown blister on the coals for several seconds before evaporating. When puckering his cheeks produced no more saliva, he stood on his toes and passed water into the stove, but was startled by the plop and the cloud of fine ash. He sat down on the divan and looked at his shoes. For ten minutes, remained sitting like that. “That vapour in the room gives off a mean enough stench,” he thought
داخل بخاری تف انداخت و تکتک حبابها را تماشا کرد که چند ثانیه قبل از تبخیر شدن تبدیل میشدند به تاولهای قهوهای رنگ روی ذغال. گونههایش را مکید ولی دیگر بزاق نداشت، روی پنجههایش بلند شد و ادرار کرد داخل بخاری، اما از صدای بلند شلپ و ابر خاکستری که به بیرون هجوم میآورد، وحشت کرد. روی تخت نشست و به کفشهایش نگاه کرد. برای ده دقیقه، همانطور نشست. فکر کرد «بخار داخل اتاق بوی تعفن میده.»
«عصرها، رمان در حال ترجمه، خودم»
همانطور که در دود مثال فوق مشاهده کردید سبک، دستور و واژگان در متون و بافتهای مختلف، متنوع است و این وظیفهی مترجم است که نوع سبک هر متن تشخیص داده و بنا به نیاز آن بافت دست به ترجمه ببرد و زبان مناسب حال متن را پیدا و پیاده کند، ولی اما چگونه؟ پاسخ آن در تقویت توانش زبانی و توانش جستجو در هر دو زبان است.
راههای تقویت توانش زبانی و ترجمهای:
۱. خواندن (و ترجیحاً نگارش) مطالب مرتبط با آن حوزه تا میزانی گنجینههای زبانی آن حوزه در ذهن رسوب کند.
۲. مقابله و بررسی ترجمههای موفق (در پستهای آتی روش صحیح و مؤثر مقابله را بحث خواهیم کرد.)
۳. یادداشت برداری از واژگان جدیدی که میآموزید. (در این خصوص حتماً توصیه میکنم به وبسایت آقای شاهین کلانتری مراجعه کنید تا راههای متعدد تقویت مهارت نویسندگی را بیاموزید.)
۴. در دسترس داشتن فرهنگ لغات قدرتمند و معتبر
۵. و نهایتاً سود بردن از «توانش جستجو Research Competence» که در پست بعدی دربارهاش خواهیم خواند.
نظرات و تجارب ارزشمند خود در خصوص ترجمههای فوق و راههای تقویت توانش زبانی برای ما بنویسید.
منابع
A Neubert – Benjamins Translation Library, 2000 – books.google.com
برچسب:ترجمه, توانش ترجمه ای, توانش زبانی, زبان فارسی, گرامر, متن مقصد