چگونه بدانم درست ترجمه کردهام؟ به همراه چک لیست
چگونه بدانم درست ترجمه کردهام؟
به همراه چک لیست
بدون شک دغدغهی هر مترجمی این است که بداند درست ترجمه کرده است یا خیر. البته «درست» بودن بهطور کلی و در ترجمه خودش یک صفت نسبی است ولی تلاش میکنیم با توجه به معیارها و فلسفهای که داریم درستی کاری را مشخص کنیم.
پروفسور دنیل ژیل مدلی بسیار کاربردی در ترجمه دارند که در پستهای آتی مفصل به آن خواهیم پرداخت. در بخشی از مدل ایشان چک لیستی ارائه میشود با این مضمون که چگونه میتوان فهمید درست ترجمه کردهایم. قطعا(!) این چک لیست قطعی و نهایی نیست و مثل فیلمهای فرهادی پایانش باز است و مستعد تغییر و تعبیر؛ بنابراین آخر لیست را نمیبندیم تا در بخش نظرات کاملتر شود.
عقل سلیم
یعنی آنکه مترجم باید از منطق و دانش عمومیاش برای سنجیدن درستیِ مفهومی که دریافت کرده و حالا میخواهد بنویسد، استفاده کند. بنا به اقتصاد زبان، خیلی از مسائل در گفتار و نوشتار ناگفته باقی میماند. باید آگاه بود در متون مختلف و بافتهای مختلف چه مسائلی منطقی است. ارسطو عقل سلیم را چنین تعریف میکند «عَقلِ سَلیم یا “قضاوت عقلانی” یعنی توانایی فهمیدن و قضاوت کردن دربارهٔ موضوعات و اشیاء به صورتی که تقریباً بیشتر انسانها بهطور منطقی آن را انجام میدهند. فهمیدن و قضاوت کردن بر اساس عقل سلیم به آنگونه از فهم و درک و قضاوت اشاره دارد که معمولاً از انسانهایی با درک و فهم متعارف انتظار میرود و بهطور عادی مناقشهای بر سر آن نیست.»
از دل برفت هر آنکه از دیده برفت
درختان انبوه اطراف شما نمیگذارند جنگل را ببنید! وقتی ساعتها در دل ترجمهای تقلا کردهاید و فکر کردهاید، قدرت تحلیل ذهن شما رو به کاهش میگذارد؛ حسب سازوکار ذهنی، ذهن شما جزئیات را حذف میکند تا با انرژی کمتری پیش بروید، از این رو، احتمال خطا بارها افزایش مییابد. پس بنا به اقتضای شرایط «حتماً» مدتی از ترجمه تان فاصله بگیرید: حالا میخواهد یک ساعت باشد یا یک روز. این یک روش تضمیمی است که بارها جوابش را پس داده. ازش استفاده کنید تا معجزهاش را ببنید.
معجزهی وب
اینترنت فقط اینستاگرام و تلگرام نیست. بهنظر بیش از کهکشانها، فضای وب ناشناخته و عجیب است. اگر به سلاح جستجوگری وب مسلح باشید، یقیناً بسیار جلوتر از دیگر مترجمان دیگر میایستید (ناگفته پیداست که این مسئله روی تمام جنبههای زندگی ما تأثیر مثبت میگذارد). گوگل به عنوان گل سر سبد این حوزه مطرح است. فورمها و محافل اینترنتی محل خوبی برای پیدا کردن پاسخ انواع سوالهاست. حتا با فضای وب میتوانید از طبیعی بودن واژهها و ساختارهایی که ترجمه کردهاید اطمینان حاصل کنید.
چرا خودتان را مسلح نمیکنید: قدرت گوگل در تسخیر شما
متخصص به شرط چاقو
پرسیدن معنی فارسی واژهها از یک پزشک بسیار لذتبخش است (البته باید مراقب باشید عصبانیاش نکنید.) دسترسی به متخصص و کاربلد حوزهها چیزی نیست که همه در جیبمان داشته باشیم، ولی اگر به یک پزشک، دانشجوی مدیریت، وکیل و … دسترسی دارید از پتانسیل آنها استفاده کنید؛ البته به تجربه دریافتهام آنها در راهنمایی درک مفاهیم بیشتر کمکحال هستند تا معنی تک واژهها.
راهنمایی شیطنتآمیز: البته بهنظرم فقط وقتی از متخصصی معنی کلمه بپرسید که مطمئن باشید دانش زبانی بالایی داشته باشد، وگرنه جفتپا رفتهاید توی ذوقش؛ اگر دست روی نقطه ضعفش بگذارید منبع اطلاعاتیتان را از دست میدهید. برعکس وقتی در مورد مفاهیمی میپرسید که میدانند، با لذت و غرور زایدالوصفی برایتان توضیح میدهند. البته برای اینکه این رابطه همیشه پایدار شما نیز سعی کنید کاری برای ایشان انجام دهید؛ پیشنهاد ترجمه بهترین گزینه است.
بهروز رسانی صفحهای
در ترجمه احتمالاً دیدهاید که وقتی در صفحه پنج متن هستید متوجه میشوید مفهومی که در صفحه اول ترجمه کرده بودید اشتباه است؛ یا اینکه مفهومی که در خط اول ترجمه متوجه نمیشدید حالا در صفحه ششم، کامل روی آن سوار شدهاید. یکی از راههای ایرادیابی ترجمه در کمال تعجب ادامه دادن ترجمه است. هر چه بیشتر ادامه بدهید، بیشتر مفاهیم را متوجه میشوید و آگاهیتان نسبت به متن افزایش مییابد، پس ترجمه را ادامه دهید، و به بهروزرسانی لحظهای و صفحهای حل مشکلات ترجمهایتان آگاه باشید. راه حل برخی مشکلات ترجمهای در خود متن است، اما در ادامهی آن.
توجه: خطر ریزش تنبلی
مراقب باشید این ترفند شما را تنبل بار نیاورد که ابتدا سراغ جستجو نروید و به خودتان بگویید در ادامه حل میشود. بهطور کلی همواره سعی کنید بسته به بافت (context) ترجمه و متن، ترکیبی از انواع ترفندها را به کار بگیرید.
پس از آنکه ترفند مختص خودتان را کامنت کردید، توصیه میشود این مقاله را بخوانید.
برچسب:Daniel Gile, English, انگلیسی, ترجمه, چگونه, دنیل ژیل, زبان فارسی, مترجم
11 نظر
بسیار عالی،
البته نقش back translation هم نباید نادید گرفت. گاها کمک کننده هست.
درود نوید عزیز
بله، میتواند مؤثر باشد.ولی بهنظر در سطوح بالا بهتر جواب میدهد؛ یعنی مترجمی که بتواند برای مثال جملهی ترجمهشدهی فارسیاش را مجدد به انگلیسی برگرداند.
بهطوری کلی back translation روش خوبی است، ممنون از اینکه وقت گذاشتی و لیست رو کاملتر کردی.
روش خوبی است به شرط اینکه فردی اینکار را انجام دهد که با متن اصلی در تماس نبود؛ در این صورت هم یک ریسک وجود دارد. برای مثال اگر یک جمله ترجمه شده را به پنج نفر بدهید و از آنها بخواهید آن را ترجمه معکوس کنند به احتمال زیاد پنج جمله خواهیم داشت که هر یک از دیگری متفات است و شاید هیچ کدام هم جمله اصلی مورد نظر نباشد.
با سلام
مطلب مفیدی بود.
لطفا در مورد ترجمه به روش گشتاری هم توضیحی بدهید که تا چه مقدار میتواند باعث کاهش خطا در ترجمه بشود.
در کل اگر بتوانید در پستی جداگانه معایب و مزایای این روش و اینکه تا چقدر روشی پذیرفته شده است را توضیح دهید خیلی مفید خوهد بود. جایی کسی گفته بود بهترین و دقیقترین روش در امر ترجمه همین روش گشتاری است.
سپاس
درود حسن عزیز
ممنون
سوال بسیار عجیب و مناقشهبرانگیزی پرسیدی. الان است که وبسایت داغان شود 🙂
به طور کلی، روش گشتاری یک اسم دهانپرکن است که به ترجمه از دیدگاه زبانشناسی «صرف» مینگرد. شاید به پست جداگانه هم رسیدیم، ولی علیالحساب، چیزی که من از روش گشتاری فهمیدم این است که طی آن فقط «گرامر» تدریس میشود، آن هم به سختترین و پیچیدهترین شکل ممکن. من هر بار جزوه همان آقای معروف گشتارباز ایرانی را باز کردم، چند دقیقهای گیج بودم که خدایا mp چیست، این فرمول ترجمه را متوجه نشدم، فرمول قبلی یادم رفت؛ من واقعاً ماندهام چگونه با این روش میتوان ترجمه کرد؛ روشی که ادعا میکند فقط با دانستن گرلمر صرف و با یک دیکشنری میشود یک مترجم حرفهای بود. مترجم بودن از دیدگاه علوم جدید مطالعات ترجمه اصلاً چنین نیست. بر اساس علوم جدید، نوآموز ترجمه ابتدا باید «توانشهای ترجمهای» (به پستهای قبلی آیترنسلیت مراجعه کنید و خودتان هم در وب جستجو کنید) را بیاموزد و بعد ادامهی راه. اینکه با گشتار و گرامر و فرمول ریاضی میتوان ترجمه آموخت به نظرم کمی عجیب است. جزو «گشتار» ایشان روی وب موجود است. می توانید آن را بخوانید. من به شخصه واقعاً نمیفهمم سروته قضیه چیست. دوستان زیادی را هم دیدم که سرخورده از کلاس ایشان بیرون آمده اند و گفته اند سخت است. کلی باید زبانشناسی بلد باشی تا بفهمی چه می گوید، در صورتی ترجمه اصلا نیازی به این چیزها ندارد. به نظر بیشتر بازار است تا علم.
در مورد مزایا باید بگویم آنقدر عیب وجود دارد که نگذاشته مزیتی ببینم. ولی با این سوال شما با دیدی متفاوت مجدد آن را بررسی می کنم.
البته اگر کسی موافق این روش است و می داند که چگونه ترجمه آموزش می دهد خوشحال می شوم اگر با ما به اشتراک بگذارد.
ممنون از مرتضی عزیز که لپ مطلب را در مورد گشتار گفت. البته بهتر است نام این روش را بگذاریم کشتار و آن هم کشتار ترجمه. وجود چنین روشهایی در یک جامعه به نظر نشان از آگاهی و آشنایی اندک افراد نسبت به تخصص ترجمه است و با گسترش بحث های ترجمه از طریق متخصصان مطالعات ترجمه امید می رود این کژفهمی ها اصلاح شود و شاهد روشهای تقلیل گرایانه ای از این دست نباشیم.
سلام و درود
بله، این روشها تقلیلگرایانه است و بیش از همه خود این روش خیلی هم سختفهم است. به نظر من ترجمه خیلی مهربانتر و لطیفتر از چند تا فرمول زبانشناسی و گرامر است.